خلاصه داستان : هیولاها وارد یک شهر کوچک شده و افراد شهر را مجبور می کنند در یک بار گرد هم آمده و به دنبال راه نجاتی برای خود باشند...

خلاصه داستان : در یک میخانه دور افتاده،‌ غریبه ای وارد می شود و خبر می دهد که هیولاهای تشنه خون در راه رسیدن به این مکان هستند. ساکنان این میخانه تصمیم میگیرند سریعا فکری برای نجات یافتن بکنند...

خلاصه داستان :مردی که در شرایط بد اقتصادی قرار گرفته، مجبور به پرداخت بدهی است که به همسر قبلی خود دارد، نقشه ای طرح می کند که از خانه رئیس جدیدش دزدی کند، اما نمی داند دزد سابقه داری از مدت ها قبل برای این کار برنامه ریزی کرده است

خلاصه داستان :ارواح از طریق دنیای مجازی و اینترنت راهی برای ورود به دنیای انسان ها پیدا کرده اند و یک کشیش روحانی برای نجات جان دخترش از دست روح همسر سابقش باید دست به کار شود.